حفاظت از مناسک حج در اختیار شرکتی است با نام «المجال»، وابسته به شرکت «G4S» است که از سال 2007 امنیت زندان های اسرائیل را هم به دست داشته است. به نوشته یک ماهنامه آمریکایی، این شرکت سومین کمپانی بزرگ خصوصی دنیا از نظر تعداد شاغلان است و تعداد نیروهایش سه برابر ارتش بریتانیاست.
به گزارش «موعود»، روزنامه قانون در این رابطه نوشت: درباره حادثه منا از زوایای مختلف می توان بحث کرد. اما رفته رفته ماجرای غضنفر رکن آبادی (سفیر سابق ایران در لبنان) پیچیده تر می شود. ماجرای مفقود شدن او از درجه اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. او و تنی چند از اعضای سپاه، نه در میان کشته شدگان هستند و نه در میان مجروحان. حتی با بازگشت تعدادی از حجاج، مجروحان و کشته شدگان باز هم اسم آنها در لیست نیست. این مسأله گمانه زنی ها درباره دخالت نیروهای امنیتی عربستان و اسرائیل، در این واقعه را افزایش می دهد.
هر فردی که اندک توجهی به سیاست داشته باشد، می داند که سفارت ایران در لبنان برای چند کشور دارای اهمیت بسزایی است. اسرائیل، آمریکا و عربستان کشورهایی هستند که چشمشان به این سفارتخانه است.
این علاوه بر تروریست هایی است که لااقل در چند سال اخیر تلاش کردند تا این سفارتخانه را مورد هدف قرار دهند و رکن آبادی در آخرین اقدام تروریستی و درحالیکه رایزن فرهنگی ایران به شهادت رسید، نجات یافت.
این دروغ که رکن آبادی با گذرنامهای دیگر به عربستان رفته بود، ماجرا را پیچیده تر کرد. معاون وزارت ارشاد درباره رکن آبادی گفته بود: «در واقع باید توجه کرد که ایشان تاکنون خوشبختانه جزو جان باختگان نبوده و البته جزو مجروحان حادثه هم نیست؛ بنابراین با فرض بر اینکه آنهایی که تاکنون وضعیت شان مشخص نشده اکثراً جان باخته هستند، ایشان نیز یا جزو جان باخته های حادثه است یا در اختیار نیروهای امنیتی سعودی قرار دارد.» (چهارشنبه 8 مهر، خبرگزاری مهر)
با گذشت چند روز از این اظهارنظر و بازگشت حجاج و برخی از اجساد، امیر عبداللهیان بار دیگر بر مفقود بودن رکن آبادی تاکید و از پیگیری شدید ایران برای مشخص شدن سرنوشت آنها خبر داد. (ایسنا، 14 مهر)
ایران در دو روز اول تلاش کرد تا موضوع گم شدن رکن آبادی را رسانهای نکند. این کار درستی بود، اما چرا؟ اگر در روزهای اول ماجرای گم شدن او رسانهای می شد، در صورت زنده بودن (که احتمالش وجود دارد) به سرعت توسط سرویس اطلاعاتی عربستان و اسرائیل ربوده می شد. ایران با مخفی کردن این موضوع تلاش کرد ابتدا از طریق خود ایرانی ها او را پیدا کند. اما بعد به ناچار ماجرا را رسانهای کرد و این نیز کار درستی بود؛ چراکه ممکن است تحت فشارهای دیپلماتیک او را پیدا کرد. (انشاءالله زنده)
باید توجه کرد که بخش اعظمی از ارتباطات ما با گروه هایی همچون حزب الله، حماس و انصارالله از سفارت ایران در لبنان اداره می شود. از همین روست که می توان اهمیت رکن آبادی را برای سرویس های اطلاعاتی عربستان و اسرائیل درک کرد.
تئوری های ماجرا
به اعتقاد نگارنده، دو تئوری درباره این حادثه قابل طرح است. (پیشاپیش از خانواده محترم این دیپلمات عذرخواهی می کنم)
اول حالت بدبینانه: براساس این سناریو، واقعه منا از اساس برای ربودن این افراد طراحی شده است. آنها از تبعات آن هم به خوبی اطلاع داشتند و از تقابل صریح با ایران استقبال می کنند. عربستان و اسرائیل بازندگان بزرگ سیاست های دو سال اخیر ایران هستند. آنها در دو جبهه توافق هستهای و سوریه از ایران شکست سنگینی را متحمل شدند. از همین رو تلاش می کنند ایران را وارد یک نزاع حداقلی اما تنش برانگیز، که بتواند دستمایهای برای اجماع جهانی علیه ما ایجاد کند، فراهم کنند.
در این پازل، شکست داعش نیز محتمل است. به عبارت دیگر سناریوی جنگ نیابتی نتوانسته کارایی لازم را داشته باشد؛ بنابراین رویارویی مستقیم در دستور کار قرار گرفته است. ایران هم نشان داد قصد ندارد در این ارتباط کوتاه بیاید. موضع قاطعانه رهبری در نوشهر که رگه هایی از تهدید عربستان در آن وجود داشت، می تواند اتفاقات پیش رو را نمایان کند.
دوم - ربایش رکن آبادی: در این تئوری دو حالت قابل تصور است؛ اول اینکه او را در وضعیت مجروح شده، اما زنده ربوده باشند. سرویس های اطلاعاتی عربستان و اسرائیل با دریافت اولین گزارش ها متوجه ناپدید شدن رکن آبادی شدند و با یافتن او در بیمارستان اقدام به ربودن او کردند. می توان حدس زد که شرایط آشفته منا که در آن هزاران نفر ناپدید شدند، بهترین فرصت برای ربودن این دیپلمات با اهمیت را، برای این سرویس های اطلاعاتی، فراهم کرده بود.
دوم - ربودن پیکر او: اما آیا پیکر رکن آبادی برای سرویس های اطلاعاتی دارای اهمیت است؟ باید گفت بله. اگر زنده رکن آبادی می تواند از نظر اطلاعاتی برای آنها دستاورد داشته باشد، ربودن پیکر او و عدم تحویلش به ایران نیز، می تواند ایران را در وضعیت بلاتکلیفی قرار دهد. نظیر اتفاقی که برای علی عسگری رخ داده بود و هنوز ایران در بلاتکلیفی به سر می برد.
در همین رابطه بد نیست توجه کنیم کار حفاظت از مناسک حج در اختیار شرکتی است با نام «المجال» که وابسته به شرکت «G4S» است. این شرکت از سال 2010 با سعودی ها کار می کند. از سال 2013 امنیت مناسک حج به آن سپرده شده بود. این گروه از سال 2007 امنیت زندان های اسرائیل را هم به دست داشته و متهم است به نقض حقوق بشر به دلیل آزار زندانیان به خصوص خردسالان.
گاردین در همین زمینه گزارشی منتشر و از آزار و اذیت 200 کودک فلسطینی پرده برداشت. فهم این مسأله که اسرائیل اداره زندان هایش را به دست هر گروه نمی سپارد، مسأله پیچیدهای نیست. در ژوئن سال 2014 این شرکت اعلام کرد به دلیل فشارهای بین المللی ظرف سه سال آتی به حضور خود در زندان های اسرائیل پایان می دهد.
در آوریل 2014 ماهنامه آمریکایی «ونیتی فر» گزارش جالبی درباره G4S منتشر کرد. در این گزارش این شرکت با عنوان «کمپانی آشوب» نام برده شده که هرکجا دولت ها نمی توانند یا نمی خواهند نظم را برقرار کنند، از معادن نفت آفریقا گرفته تا فرودگاه های بریتانیا و تأسیسات هستهای آمریکا، G4S وارد می شود. مقر این کمپانی در لندن است و به نوشته «ونیتی فر» سومین کمپانی بزرگ خصوصی دنیا از نظر تعداد شاغلان به شمار می رود و جالب تر اینکه بدانیم تعداد نیروهایش سه برابر ارتش بریتانیاست.
با این تفاسیر، سناریوی دوم محتمل تر به نظرمی رسد. با این همه باید همچنان امیدوار بود که رکن آبادی و چند عضو سپاه به سرنوشت جاویدان اثر حاج احمد متوسلیان و علی عسگری دچار نشوند. از سوی دیگر در صورت پیدا نشدن آنها، می توان انتظار داشت با بازگشت «کامل» حجاج، رویارویی میان ایران و عربستان شدت بیشتری به خود بگیرد.
منبع: خبرگزاری ایسنا
داعش به دنبال خریداری مواد رادیواکتیو از قاچاقچیان...
ما را در سایت داعش به دنبال خریداری مواد رادیواکتیو از قاچاقچیان دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mjasemicherag بازدید : 102 تاريخ : جمعه 2 مهر 1395 ساعت: 20:18